عبوری نابغه است/می خواهند انتخابات شورا را مهندسی کنند و عبوری را بردارند/ حسین زادگان دیگر آدمی قبلی نیست
میخواهند به انتخابات آینده برسند، نیروهای موردنظر خود را به شورا بفرستند و شهردار را عوض کنند و وقتی شهردار عوض شود، جریان عملگرایی با شکست مواجه میشود که این ضربهای به مردم است و این کار در حال مهندسی است.
عبارت: برای مصاحبه سیاسی این دفعه به سراغ مرد همیشه خبرساز، خوشصحبت و البته شوخطبع شورای شهر رفتیم. شخصی که به نظر میرسد در هر دورهای راه خود را برای حضور در شورا باز خواهد کرد. محمدحسن محمدی کیادهی در روزهای اخیر با صحبتهای خود در جلسه شورای شهر و در حضور نمایندگان مجلس در ارتباط با مهندسی انتخابات و تهدید به ردصلاحیت اعضای نزدیک به جریان عملگرایی، بار دیگر به صدر اخبار بازگشت. گفتوگوی جذاب و خواندنی ما با او پیش روی شماست.
-چه خبر از شورا آقای کیادهی؟
شورا کار عادی و روال معمولی خودش را دنبال میکند.
-قبل از ورودتان به شورای شهر صحبتی با شما داشتیم که گفتید حتی در صورت استعفای برخی از اعضا، تمایلی ندارم وارد این شورا شوم. ولی درنهایت با توجه به شرایطی که پیش آمد، قبول کردید. نمیخواهم در این مجال به مباحث و حواشی ابتدای ورود شما به شورا بپردازم. میخواهم بیشتر در این زمینه صحبت کنیم که عملکرد شورا را در یک سال گذشته چطور ارزیابی میکنید؟ با توجه به اینکه تقریبا یک ماه دیگر تا انتخابات هیئترئیسه فرصت داریم.
من صحبت یکساله نمیکنم بلکه صحبت چهارساله یا چهار دوره میکنم و این دورهها را ارزیابی میکنم. در چهار دوره حضورم دو دوره را در خرداد قبول شدم و دو دوره مردود و در شهریور قبول شدم و در هر صورت عضو علیالبدل بودم. به همین خاطر شورای شهر چهارم متصل به دوره سوم و دوم و همینطور اول است و بهگونهای توانست خود را تثبیت کند؛ منتها از نظر وجودی ولی از نظر قانونی دچار مشکلات فراوان و اساسی هستیم. هنوز شورای شهرداری هستیم و شورای شهر نشدیم. گرچه اعضا به موارد شهری ورود پیدا میکنند ولی عملا در قوانین دستگاههای دیگر برای شورای شهر وظایفی نداریم. بنابراین در سراسر کشور شوراها در شهرداری خلاصه میشوند ولی گریز اعضای شورا به شهر است یعنی در تمام مسائل شهری اظهارنظر میکنند ولی آن دستگاههای ذیربط خیلی خود را موظف به پاسخگویی نمیدانند و گوش نمیدهند. شهرداری از این حیث موظف است حرف شورا را گوش بدهد که در قوانین شهرداری زیاد به شورا پرداخته شده و علاوه بر انتخاب شهردار، بودجه شهرداری را شورا تصویب میکند. در بسیاری از کمیسیونهایی که در شهرداری تشکیل میشود، اعضای شورا حضور دارند و الزامی است.
-یک مقدار در مورد عملکرد شورای شهر ساری در یک سال اخیر و از زمان ورود خودتان صحبت کنید. بههرحال شما در دو سال ابتدایی شورای چهارم مشاور شهردار بوده و از نزدیک در جریان امور قرار داشتید.
به اشاره شما علاوه بر اینکه عضو شورا بودم، در ایامی که نبودم بهعنوان مشاور شهردار عملا در بیشتر جلسات شورا شرکت میکردم و یا اگر هم نبودم، مصوبات شورا را پیگیری میکردم. بعد که خودم وارد شدم، روال سابق ادامه داشت و مرام من این بود که قوانین رعایت شود زیرا عدم رعایت قوانین موجب میشود به شورا ضربه وارد شود. عقیده من این است که قانون سرلوحه قرار بگیرد. با تسلطی که بنده به قانون دارم، وجودم در شورا باعث میشود قوانین بیشتر اجرا بشود؛ نه اینکه قبل از من رعایت نمیشد بلکه بیشتر رعایت بشود و بیشتر میتوانستم به خود شورا مشاورهی قانونی دهم. برای مثال در بیشتر موارد از من مشاوره و نظرخواهی میکردند و به طور کلی اگر جایی به مشکل قانونی برخورد میکردند، دیگر کتاب باز نمیکردند و من بهعنوان کتاب قانون شورا هستم.
-شورا یکی از دستگاههایی است که میتواند دستگاههای دیگر را به صلابه بکشد ولی خیلی اوقات خودش به صلابه کشیده میشود. چرا با اتحاد از جایگاه نظارتی خود بهدرستی استفاده نمیکنند تا با استفاده از ظرفیت قانونی خود نهادهای دیگر را موردانتقاد قرار بدهند؟
حرف شما را قبول ندارم. ممکن است مواردی بهصورت پراکنده باشد ولی عمومیت ندارد. الآن موردا شورا موردانتقاد قرار میگیرد که اکثرا منتقدین و اصحاب رسانهاند یا سیاسی هستند. اگر بخواهیم آنالیز کنیم، در یک سال گذشته یک عدد 10 تا حمله به شورای شهر شده است ولی تعداد حملاتی که شورا به دستگاههای دیگر انجام داده است، از 100 هم میگذرد. شورای شهر در یک سال گذشته چندین بار به دستگاهها حتی خود شهردار تذکر داد. شاید بالای 500 تا 600 مورد تذکر شورا به دستگاههای اجرایی موجود است. اینکه طرف مقابل گوش دهد یا خیر، به قانون بستگی دارد و مقداری به ارزشی که شورا برای آنها دارد برمیگردد. در قوانین شهرداری، گوش کردن و تمکین به شورا آمده است. بودجه شهرداری را شورا تصویب میکند. برای مطالبات و سیاستهای کلی شهر همه اعضای شورا موضعگیری زیادی میکنند. حتی مدیر کل صداوسیما را آوردند و محاکمهاش کردند. شورا این قدرت را دارد و آنها پاسخگو هستند و حداقل یک توضیحی میدهند؛ بندرت دیدیم پاسخ ندهند.
-آقای عبوری در جلسه اخیر شورای اداری که با حضور نمایندگان مجلس بود، اعلام کردند شهرداری ساری طی چهارساله اخیر برای اولین بار در سه ماه نخست امسال دچار نوعی بحران مالی شد که این بحران را هم با مدیریت و اتحاد و تلاش بیوقفه پشت سر گذاشت. در این زمینه نظر خود را بازگو کنید.
هر دستگاه، نهاد و یا کشور دچار مشکلاتی میشود. الآن در شهر ساری بهصورت عادی هوا خوب است و همه چیز عادی است، حالا اگر سیل بیاید چه؟ مهم آن است که ستاد بحران و آن کسی که میخواهد به سیل رسیدگی کند، چگونه مدیریت میکند. مدیریت بحران یا مدیریت مشکلات از شرایط عادی مشکلتر است. مدیریت شهری و شهرداری ساری روندی را در پیش گرفت و اقداماتی را صورت داد که مردم عنوان عملگرایی را برای آن برگزیدند که برگرفته از سفارش مقام معظم رهبری است. مردم ما خیلی زیرک هستند که فرمایشات رهبری را آنالیز میکنند و مسئولینی که بتوانند این فرامین را اجرا کنند را بهخوبی تشخیص میدهند. مشکل مالی در شهرداری با توجه به این حجم عظیم از فعالیت عمرانی قابل پیشبینی بود. برای مثال زمانی که بودجه 500 میلیونی داریم و 1 میلیارد هزینه میکنیم، طبیعی است 500 میلیون بدهکار میشویم یا کسی میخواهد وام 100 میلیاردی بگیرد و کارخانه بزند. این وام را بیستساله پرداخت میکند و یک بازه زمانی برای بازپرداخت وجود دارد.
در شهرداری ساری همه نزدیک به عید هجوم آوردند تا مطالباتشان را دریافت کنند و شاید هم در این زمینه دستهایی وجود داشت.
-آیا به انتخابات ربط داشت؟
باید بیشتر بررسی کنم زیرا هر وقت به چیزی شک میکنم، به یقین تبدیل میشود. الآن هم تردید ندارم که اهدافی پشت این قضایا بود. گرچه طلبکار به شهرداری مراجعه کرد اما این هجمه سنگین و این بحران درست کردنها نشان میدهد مسائل دیگری نیز وجود داشته است. بههرحال مهمتر این بود که مسئله بهخوبی جمع شد و این بحران سبب خیر هم شد و به همراه آن خیلی از مشکلات و آیتمها خودبهخود حذف شد. برای مثال همزمان با اقتصاد مقاومتی این تلنگری بود که بعضی از آیتمهای هزینهزا را حذف کنیم و برکاتی داشت. گرچه همه فکر میکردند که شهرداری ورشکست میشود و ضربهای زدند و دهانبهدهان در رسانهها شایعه سازی کردند ولی هم جمع شد و هم برکاتش را نشان داد.
-آقای کیادهی در دوره مدیریت شهری فعلی پروژههای متعددی انجام شد. یکی از اینها پارک ملل بود که وعده داده شد فاز 2 آن نیز در دستور کار شورا و شهرداری قرار دارد. فاز 1 باعث شد تحول شگرفی در شهر ساری رقم بخورد و فاز 2 علیرغم اینکه حتی توسط نماینده ولیفقیه کلنگزنی هم شد اما کماکان راکد است. چرا انجام فاز 2 پارک ملل که جزء خواستههای شهروندان مرکز استان است، به مرحله اجرا نمیرسد؟
من یک مقداری به عقب برمیگردم. اقدامات بزرگی در شهر ساری انجام شد که بر پایه وحدت انجام گرفت و این وحدت را هیچوقت نداشتیم یعنی دستگاهی که بتواند این وحدت را ایجاد کند نداشتیم. اگر محوریت را شهرداری و شورای شهر یا مدیریت شهری قرار دهیم، همیشه با نمایندگان، با نماینده ولیفقیه و همچنین فرمانداری مشکل داشتند. در یک زمان آقای عبوری توانست یک وحدتی به وجود بیاورد بین فرماندار، نماینده ولیفقیه و اعضای شورای شهر و نماینده همه دستگاههای دیگر برای مثال دادستان، دادگستری، نیرو انتظامی و... . آقای عبوری توانست همه را در یک فضای وحدت قرار دهد و در چنین شرایطی پارک ملل، پادگان، امامزاده یحیی، 30 متری و... افتتاح شد. اینها هنر آقای عبوری بود که در بین مجموعه مدیران یک وحدتی را ایجاد کرد و در سایه این وحدت پروژهها انجام شد. فرمایشات رهبری را در نظر بگیرید؛ مثلا سال قبل که سال همدلی و همزبانی بود. چیزی نیست که با شعار انجام شود و آقای عبوری در عمل انجام دادند زیرا ایشان یک نیروی ولایی و ارزشی و از خانواده شهید و دلسوز بودند. یک عده با ورود این افراد به سیستم مخالفند و احساس خطر کردند. گاهی توسط عوامل خودشان میگفتند بیایید این مسئله را بررسی کنیم. زمانی که من در مقام مشاور شهردار بودم، همه را پاسخ میدادم؛ چه مسائلی که سیاسی بود و چه فنی. یادم هست شخصی پارک ملل را موردانتقاد قرار داد و من هم استقبال کردم و جوابگو بودم و پاسخ منطقی و مردمپسند دادم. مثل کشتیگیری که همه قوانین را رعایت میکرد و کشتیگیر مقابل تاب نداشت و خطا میکند، چون اقدامات شهردار ضعفهای آنها را نشان داد که آنها در سمتهای خود در گذشته میتوانستند بهتر عمل کنند و در اجرای پروژهها ریسکپذیر و شجاع نبودند. هفته دولت همهجا کارخانهها و خیابانهای چند کیلومتری و پلهای چندطبقه افتتاح میکنند. آقای عبوری است که با پروژههای شهرداری ضعفها را پوشش میدهد. در هفته دولت، دهه فجر و هر مناسبتی یک پروژه دارد. پس این گروه اول آمدند خدشهای را در این وحدت ایجاد کنند مثلا آمدند این حلقه وحدتی که در شهرداری بود را حذف کنند و خیلی جاها با رد صلاحیت کردن چهرههای نزدیک به مدیریت شهری در مجلس و یا مانعتراشی که مصادیق زیادی برای آن هست در این مسیر گام برداشتند که که اگر روزی از من بخواهند، اسنادی را در این راستا ارائه خواهم کرد.
-یعنی شما توقف پروژه پارک ملل را اقدامی در راستای یک حرکت کلانتر میبینید که در واقعهه خدشه به فضای وحدتی بود که باعث شده بود توسعه شهر ساری اتفاق بیفتد.
میخواستم بگویم همه پروژهها در سایه وحدت دستگاههای مرتبط انجام شد. مخصوصا در فاز 2 پارک ملل که پروژه بسیار بزرگی بود، تحولات ساری را میتوانست تمام کند و به اوج برساند. تمام کارها و موافقتها و حتی قراردادها با آبیاری بسته شد ولی در مرحله اجرا مثلا آبیاری که تا دیروز موافقت میکرد حالا از اجرا جلوگیری میکند. قبلا چون فرماندار حمایت میکرد، راحتتر میتوانست این موضوع را جمع کند و جلسه بگذارد تا رفع شود. دادستان همکاری میکرد اما در ادامه دستگاههای ذیربط اول حرفهای گذشته را پس گرفتند و حتی نیروهای سازمان عمران که متولی این کار بود را بازداشت کردند که ما رفتیم خدمت دادستان و صحبت کردیم. همچنین نیروی انتظامی پابهپا پیش میآمد ولی الآن این همکاری را شاهد نیستیم بلکه باید برویم و دفاع کنیم؛ در این شرایط با یک آمادگی صد درصد و با نقشه و مشخصات قبلی همانند آنچه در جنگ برای اجرای عملیات فتح المبین و یا برای مثال رمضان بود ما هم با همین شرایط آماده اجرای فاز 2 پارک ملل بودیم و هستیم.
-تیم مدیریت شهری در راستای همدلی و همزبانی دیداری را با استاندار مازندران صورت داد و شهردار ساری و معاونانش به دیدار شهردار بابل و قائمشهر رفتند و خط بطلانی بر مسئله جنگ شهرها کشیدند. این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
ملاقات شهردار یک شهر با شهر دیگر چندان مهم نیست زیرا خیلی از شهردارها در طول ماه با هم ملاقات دارند. ولی بعضی چیزها پیام دارد. همین چند هفته پیش شهردار با شهردار چند شهر دیگر نشست داشت و هیچ انعکاسی هم نداشت. اینکه چرا شهردار به شهر بابل و قائمشهر رفت، خب دو همکار باهم ملاقات داشتند اما اینکه چرا خبرساز میشود بحث دیگری است. جریان عملگرایی یک قطار است که در حرکت است و در هر کوپه عدهای حضور دارند. برای مثال هنرمندان، مهندسین، روحانیون و سیاسیون و همه مجموعه شهروندان یک شهر سوار این قطار هستند و لوکوموتیوران آقای عبوری است. وقتی در حرکت است خواستهها متفاوت است و جالب است وقتی به درخواستها پاسخ مثبت داده میشود، میگویند چرا شهردار ورود پیدا میکند چون این خواستههای مسافرین است. مثلا سابق داشتیم آیتالله نظری برای انتخابات اطلاعیه میدادند و دو نفر را تأیید میکردند چون خواسته مردم بود. درواقع این خواسته مردم است و جریان عملگرایی برخاسته از خواسته مردم است. شهردار آمل و بابل میآیند الگوپذیری میکنند از ساری و همچنین از شهرداری ساری درخواست میکنند و این خاصیت وجودی جریان عملگرایی شهر ساری است که باعث شده شهردار ساری هر جا برود خبرساز شود؛ چون جریاناتی بین شهرداری و استانداری وجود داشت و عدم همکاری استانداری موردانتقاد شدید مردم قرار گرفته بود. لذا ملاقات آقای عبوری با استاندار و نیز بابلی بودن ایشان خودبهخود خبرساز شد. شهردار ساری و جریان عملگرایی کلا منادی وحدت هستند که از قبل هم اینچنین بود. اگر شهردار خطابی به استاندار کرد، فقط خواسته مردم بود.
-الآن اوضاع رابطه استانداری و شهرداری را چطور میبینید؟ بههرحال یک سری مسائل تا قبل از این دیدار وجود داشت.
پیش استاندار رفتند چون مردم انتقاد شدیدی از عملکرد استاندار کردند. آقای شهردار در آن جلسه مسائل و خواستههای مهمی را مطرح کردند اما تنها یک جمله ایشان درباره استاندار بولد شد. من همان لحظه به آقای پیری گفتم همین جمله تیتر میشود و به بقیه مسائل مطرحشده اهمیتی داده نخواهد شد که همین هم شد. آقای استاندار هم زحمت میکشد و دشمن ما که نیستند ولی نسبت به قبل و بعد ملاقات تغییری نکردند.
-نمایندگان فعلی ساری از 7 خرداد در حمایت از تیم مدیریت شهری چگونه عمل کردند؟ آقای شهردار در جلسه شورای اداری که با حضور نمایندگان مرکز استان برگزار شد اعلام کردند با کمک آقای یوسفنژاد توانستند 22 میلیارد تومان از مطالبات شهرداری را از بانکهای مختلف بگیرند و از آقای دامادی خواستند با توجه به اینکه شهرداری ساری در میان شهرداریهای کشور تنها دستگاهی است که دیون قطعی شده از دولت دارد و تمام اقدامات لازم را هم انجام داده تا این مطالبات را دریافت کند، در جهت دریافت این مطالبات که رقم قابلتوجهی هم هست کمک کنند.
در کل کشور نمایندگان به انحراف میروند. عملکرد نمایندگان اینگونه نیست که در حوزه انتخابیه به دنبال عزل و نصب و بودجه بروند. ما نمیتوانیم به یک نماینده بگوییم که عملکرد بدهد و این وظایف نماینده نیست. وظیفه نماینده قانونگذاری است و این نماینده چه قانونی را باید وضع کند؟ اینجاست که باید بروند در دل مردم و کشاورزان و کارگران که خواستههایشان چیست و بر اساس خواستههای آنها و قدرت علم و دانایی خود این خواسته را بهصورت قانون دربیاورند. شاید بخشی مردم خواستهای داشته باشند که خلاف قانون است؛ نماینده نمیتواند این کار را انجام دهد. نماینده باید با تسلط به قانون و آشنایی با مشکلات مردم در راستای برطرف کردن آن از طریق حضور در کمسیون مربوطه و دادن طرح و ... اقدام کند و اینجاست که میتوان نماینده واقعی را بشناسید.
-حرف شما کاملا صحیح است. وظایف نماینده بر دو وجه است: قانونگذاری و نظارت بر حسن اجرا. یک نماینده وقتی سوگند میخورد، نماینده کل ملت ایران میشود. اما وظیفه نماینده حرکت در راستای ایجاد عدالت در جامعه و توزیع عادلانه امکانات نیز هست. اگر نمایندهها مطالبات بر حق حوزه انتخاباتی خودشان را پیگیری نکنند و اگر نماینده در راستای تحقق بودجهای که حق مردم شهر و استانش است گام برندارد، شهرهای دیگر این بودجه را به سمت خود سرازیر میکنند. ما نمیگوییم نماینده ما بودجه شهر دیگری را بیاورد. میگوییم حق مردم ما را بگیرد که در راستای تحقق عدالت در سطح کلان نیز هست. نکتهای که مطرح است اینکه وقتی نماینده میرود تا مطالبات شهرداری و شهروندان ساروی را از دستگاههای دولتی بگیرد، بهنوعی در مسیر یک هدف بزرگتر و ایجاد عدالت حرکت میکند.
شما درواقع همان حرف مرا میزنید. وقتی دارم عرض میکنم باید تسلط داشت به قوانین و آگاه باشد به مشکلات منطقه خودش، همین است. اینها را کجا میتواند انجام بدهد؟ زمانی که دارند بودجه تصویب میکنند. نماینده باید آنقدر قدرت و تسلط داشته باشد که در آنجا بودجه راهسازی مازندران را تصویب کند. در بودجه ملی اشاره درستی به نماینده کردید. وقتی از ساری میرود و قسم میخورد نماینده کل مردم کشور است یعنی همه کشاورزان باید نفع ببرند و اگر مازندران از کشاورزی بیشتری برخوردار است، بیشتر سود ببرد. و نباید دنبال وزارت خانه برود که پولی به دست آورد. اینها انحراف نمایندگان در سطح کشور است و درصورتیکه ادامه یابد، یک خطر است. مثلا در ساری آمبولانسی وارد ساری شد و دو نماینده بهصورت جداگانه پارچهای برای تشکر زدند که توقعات مردم را پایین بیاورند. مثل آقای عبوری باید توقعات مردم را بالا ببرند. مردم یک زمانی از ما میخواستند کوچهای را آسفالت کنیم. واقعا در اواخر دوره سوم و دوره چهارم شورا توقعات اینچنینی نداریم. الآن هم دنبال فاز دو پارک ملل هستند. الآن دستگاههای مختلف با نمایندگان جلسه میگذارند و اگر هم انتقادی باشد، پوشش نمیدهند و فقط تصاویر دیدار را میگذارند. شاید نماینده در آن دیدار ایراداتی هم گرفته باشد اما مطرح نمیشود.
-در راستای تحقق مطالبات و خواستههای تیم مدیریت شهری این دو نماینده توانستند وظایف خودشان را بهدرستی انجام دهند یا خیر؟
مخالفتی ندیدیم و تکمیلکننده اقدامات آقای عبوری هستند.
در جلسه اخیر شورای شهر ساری صحبتهایی را انجام دادید که بازتابها، بازخوردها و البته ترکشهایی را نیز به دنبال داشت. ازجمله به موضوع رد صلاحیتها پرداختید. یک مقدار درباره این موضوع برای خوانندگان تمشک صحبت کنید.
اجازه دهید با مقدمهای پاسخ سوالتان را بدهم. در انتخابات مجلس ساری، جریان عملگرایی هر دو جریان سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب را تحتالشعاع خود قرار داد.
-البته ممکن است شخصی اصلاحطلب یا اصولگرا باشد و در عینحال عملگرا هم باشد.
در انتخابات در جریان عملگرایی همه گروهها وجود داشتهاند (اصولگرای تندرو، میانهرو، اصلاحطلب تندرو، میانهرو و البته همه در چارچوب نظام). چهبسا همین بحثی که در مورد آقای یوسف نژاد کردیم و یک آدمی مثل من که به خاطر خط وربط به آدمی مثل یوسفنژاد رأی ندادم، به خاطر جریان عملگرا پذیرفتم که به ایشان نیاز داریم و دیگر منافع مردم مطرح است. همانطور که مقام معظم رهبری میگوید، در چنین جایگاهی نمیتوان سیاسیبازی درآورد و باید نظر مردم باشد. نمیتوان گفت رهبر اصولگرا و یا اصلاحطلب و وقتی ایشان اینگونه نیستند، چرا ما اینگونه باشیم؟ امسال سال اقدام و عمل است. بعضیها انتقاد میکردند که چرا شهردار کار فرهنگی میکند و چرا کارهای ورزشی و هنری انجام میدهد، درصورتیکه جزء وظایف شهردار نیست درحالیکه قانون شهرداری دراینباره صراحت دارد و قبلا تعطیل بود اما آقای عبوری گفتند حق فرهنگی را بگیرید. هر نفر حق دارد از بودجه شهرداری در فضای فرهنگی-هنری هم استفاده کند. چون قبلا این کارها را نمیکردند و این شهردار انجام میدهد، با آن مخالفت میکنند. این منتقدین در مقابل فرماندار ساری که دارد این کار را میکند، سکوت کردهاند. آنچه جریان عملگرایی و شهرداری انجام داد، در قوانین شهرداری موجود است و شهرداری وظیفهاش را انجام داد ولی در قوانین فرمانداری من چیزی ندیدم. البته اینکه فرماندار ساری از شهردار الگوبرداری میکند، خوب است و ما از این برنامه تابستان شاد که گذاشت تشکر کردیم؛ المپیاد ورزشی در سطح وسیع برگزار میکند و تحرکات سیاسی اجتماعی انجام میدهد حالا در مورد شهرداری هزینهها مشخص است، تازه اعتراض داشتند که چرا شهرداری در بخش فرهنگی هزینه میکند. البته به اینکه کار فرمانداری مورد استقبال قرارگرفته یا خیر کاری ندارم و میگویم کار خوبی است. فرمانداری یک چیزی را اعلام کرد تحت عنوان از سد تا دریا که ما یک فاز آن را اجرا کردیم؛ پارک ملل. فاز دوم باغموزه است که شهرداری مشارکت دارد و فاز سوم همفاز دو پارک ملل است که مخالفتهایی میشود. دستگاههای اجرایی چه کارهایی میتوانند در طرح از سد تا دریا انجام بدهند؟ مکانیسم و طرحش چیست؟ منابع آن کجاست؟ آنها باید بدانند که جریان عملگرایی چگونه شکل گرفت. جریان عملگرایی بعد از اجرا و عملیات این لقب را گرفت یعنی جانباز که من باشم، رفتم جبهه جنگ، حدود 4 سال بودم، چند ترکش خوردم و جانباز شدم. یکی شهید شد، یکی دستش قطع شد و نمیگویند که قرار است جانباز بشود. حالا اگر دیگر دستگاههای اجرایی توانستند ده مورد کار در عمل انجام دهد و این جریان عملگرایی را از دست آقای عبوری برباید، من اولین کسی هستم که پرچم را میگیرم و بالای تپه نصب میکنم مثل همین الآن که لذت میبرم و جشن میگیرم و مطمئن باش میبرم تپه بالاتر و به دست آنها میدهم. اینها یک نمایش است و فکر میکنم به انتخابات سال آینده ارتباط دارد و از طریق همه این آیتمهایی که گفتم، میخواهند به انتخابات آینده برسند، نیروهای موردنظر خود را به شورا بفرستند و شهردار را عوض کنند و وقتی شهردار عوض شود، جریان عملگرایی با شکست مواجه میشود که این ضربهای به مردم است و این کار در حال مهندسی است. من احساس میکنم این برنامهها بدنبال حذف بعضی از نیروهایی است که امکان رأی آوری آنها بالاست.
- آقای کیادهی یکی از رسانه بعد از صحبتهای اخیر شما در جلسه شورای شهر مطلبی بدون نام نویسنده کار کرد که چرا کیادهی نگران رد صلاحیت خود است و سؤالاتی را مطرح کرد. البته در انتهای نوشتار خود کادری را در مورد کمپین حمایت از فرماندار برای مقابله با فساد قرار داد که قرار گرفتن این موضوع در مطلب مربوطه مفهوم و بار حقوقی خاصی دارد که کاملا مشخص است و البته بلافاصله برداشت. آیا شما ترس از رد صلاحیت دارید؟
البته اینهایی که مخالفند، همیشه موضوع را وارونه به خورد مردم میدهند. من بحثم رد صلاحیت خودم نیست. من 4 دوره شورای شهر بودم و کاندیدای نمایندگی مجلس بودم و صلاحتم تأیید شده حالا این دوره چه رد بشوم چه نشوم، تمکین به قانون دارم. در تمام این مدت دفاع از مردم کردم و همه شاهدند. من بحثم جهتدار شدن رد صلاحیت است که نماینده ما هم در این باره موضع میگیرد. اگر من باشم و بقیه جریان عملگرایی باشد درواقع من دارم از همه دفاع میکنم؛ نه ربطی به این جناح دارد و نه آن جناح. ما اسناد و مستنداتی داریم که میتوانم ثابت کنم دارند برای انتخابات شورای آینده مهندسی میکنند و ربطی به شخص بنده ندارد. من دارم این موضوع را بهصورت کلی میگویم. جریان مقابل با مهندسی انتخابات به دنبال حذف یاران عبوری و جریان عملگرایی است. به جای اینکه از موضع من استقبال شود پرخاشها صورت گرفت و این نشان میدهد حرف من درست است. ترکیب هیئت اجرایی نشان خواهد داد که آقایان در پی چه چیزی هستند و شما به حرف من درباره مهندسی انتخابات خواهید رسید.
-بههرحال اواخر اردیبهشتماه سال آینده ما انتخابات شورای شهر را داریم و به نظر میرسد احساس تکلیف برای حضور در شورای شهر زیاد است. چرا خیلیها احساس تکلیف میکنند که شرکت کنند؟
اینها میآیند و برای گرم کردن تنور انتخابات کاندیدا میشوند. من استقبال میکنم. اینها الآن شروع میکنند و بعد ستادها و مردم فعال میشوند. اینکه چرا اینقد جاذبه دارد و میآیند، خب من بهعنوان عضو شورای شهر چرا باید با حضور دیگران مخالفت کنم. قانون 25 سال سن و مقطع کارشناسی را مجاز میداند. در دوره گذشته نیز رقابت اصلی بین 40 تا 50 نفر بود. من به تمامی کاندیداها احترام میگذارم؛ از کسی که ممکن است هزار رأی بیاورد تا کسی که رأی اول ساری باشد که احتمالا خودم میباشم.
-آیا ظرفیت خاصی در شورا وجود دارد یا مثلا اگر کیادهی عضو شورا نبود، شورا از تیم استقلال حمایت میکرد؟
درباره تیم استقلال ساری که من 25 سال است باشگاهداری میکنم؛ قبل از اینکه وارد شورا بشوم. اگر هم فضایی برای کمک شهرداری به همه باشگاهها وجود داشته باشد، خوب است ولی اگر بیش از ظرفیت باشد، سوءاستفاده از مقام است. اگرچه من هم رد نمیکنم. بعضی از اعضای شورای شهر بعد از ورود در شورا شرایطی را فراهم میکنند که موردپسند قانون و مردم نیست. این موضوعی است که وجود دارد و گروهی گروه دیگر را نفی میکند.
- تعداد اعضای شورای شهر به 9 نفر کاهش پیدا کرده است. فکر میکنید در بین اعضای کنونی چند نفر در شورای آینده هم حاضر باشند؟
رقابتی بین شورا وجود دارد که این 4 نفری که باید حذف بشوند، چه کسانی هستند. خارج از این نیز رقابت وجود دارد. بحث رد صلاحیت را هم که مطرح کردم، چون به این نتیجه رسیدم که رقابت با این شورا سخت شده است؛ بنابراین تیم مقابل به دنبال رد صلاحیت میآید. درهرصورت مجموع عملکرد شهرداری ساری با مشارکت و حمایت شورای شهر انجام شد و آقای عبوری در همه جلسات و سخنرانیها نام شهرداری و شورای شهر را با هم اعلام کردند و از حمایت شورای شهر در جهت انجام پروژهها و ایجاد تحول و توسعه در شهر تشکر کردند. لذا رقابت با شورای این دوره رقابت سختی است.
-فکر میکنید هر 9 نفر شورای آینده در شرایط نرمال از اعضای فعلی خواهند بود؟
رقابت با این دوره شورا سخت است. در دوره دوم 4 نفر از اعضای دوره اول انتخاب شدند، در دوره سوم 4 نفر از دوره دوم انتخاب شدند و من از دوره اول ثابت انتخاب شدم. اگر بخواهیم نفع مردم را انتخاب کنیم، 5 نفر 100 در 100 و بقیه شانس بالایی دارند.
-پس به نظر شما حداقل 5 نفر از اعضای شورای آینده از اشخاص فعلی عضو شورا خواهند بود. نظرتان را در قالب یک جمله یا کلمه در مورد اسامی زیر بگویید.
فرامرز نقیبی: ناکام الکی
مسعود مدینه: غیرقابل بحث
مسعود پیری: رو به رشد
محمد جعفری: چهره ملی
محمد آقا میری: آقعمو
سعید نجاریان: چهره ورزشی
شمشیربند: سردار علاقهمند به پست
میر صالح صالح نیا: خدا رحمتش کند
رضا پیوندی: فامیل رئیسجمهور
پرویز شعبانی: دوست قدیمی
کوروش یوسفی: شکستخورده جناح اصلاحطلب
جمال باقری: پزشک سیاسی
اکبر ذلیکانی: دوستداشتنی
مهدی احمدی: نه رفیق نه دشمن
احمد صالحی: خانواده روحانی و خوب
فیضالله نفجم: انشاءالله رئیس فدراسیون شود
مجید حسینزادگان: قبلی نیست
محمد دامادی: نمایندهزادهای که فامیل ماست
اصغر یوسفنژاد: میتواند پستهای کشوری بگیرد و امیدوارم معاون رئیسجمهور شود
مهدی عبوری: نابغه
آیتالله طبرسی: بیآزار
-حرف پایانی؟
از شما و هفتهنامه تمشک تشکر میکنیم. اینک ساری رو به رشد است و با جریان عملگرایی ساری توسعه پیدا خواهد کرد. عبوری یک نخبه است که خداوند به ساری هدیه داد. عبوری همسن فرزند من است و من نیازی به تملق ندارم و خیلیها این را میگویند. واقعا ساری در حال توسعه است و همه باید به این قطار توسعه کمک کنیم. من یک طرحی دادم که در آن از شهردار حمایت کردم و وظیفه همه دستگاهها را گفتم؛ مثلا وظیفه حمایت مردم از شهردار و شهرداری و وظیفه استانداری، فرمانداری و ... را نوشتم. اول مردم هستند و بعد شهردار است. همه باید کمک کنیم و همه باید بدانند چاهکن ته چاه است. زحمتی که مردم با وجود این مشکلات و بیکاری و داشتن جوانان تحصیلکرده تحمل میکنند، کمتر از شهادت نیست و اینها با تحمل خود، نظام را یاری میرسانند. باید اتحاد داشته باشیم و در مسیر جریان عملگرایی سنگاندازی نکنیم تا ساری بتواند بهسرعت جایگاه خودش را پیدا کند. ما فعلا آنچه میتوانیم برای ایجاد اشتغال و درآمدزایی کنیم، گردشگری است. از مردم خواهشمندم بدهی خود به شهرداری بابت خدمات شهری و غیره را پرداخت کنند که در آینده خودشان و فرزندانشان از فضای گردشگری به وجود آمده سود ببرند. درواقع مردم کمک میکنند و در آخر خودشان سود میبرند. گردشگری میتواند مسیر اصلی توسعه باشد و باعث ایجاد اشتغال شود. ساری امروز یکی از شهرهای مهم گردشگرپذیر کشور است و این واقعیت موجود است. انتخابی است که آمار آن را میگوید و بالاتر از آمار نیست. این درخت میتواند ثمره دهد و مردم از آن استفاده مالی کنند./تمشک ـ سید سینا منتظر