سال 1362 مسئولیت انجمنهای اسلامی کل ساری (ادارات و کارخانجات شهر و روستا) در سازمان تبلیغات اسلامی ساری را بر عهده داشتم و بصورت دوره ای با انجمنهای اسلامی جلسات منظمی را برگزار می کردیم به همین منظور کل انجمنهای چهاردانگه را در کیاسر دور هم جمع کردیم و نشست یک روزه ای داشتیم یکی از سخنرانها امام جمعه فقید کیاسر مرحوم حجه الاسلام حاجی آقای مهدوی بود
من به رسم ادب رفتم سراغشان که ایشان را برای سخنرانی به محل سمینار بیاورم ایشان در حال سخنرانی در منزل یکی از مومنین کیاسر بودند و مجلس عزای حضرت موسی ابن جعفر(ع) بود روضه بسیار خوبی با صدای دلنشینی خواندند و من واقعا فیض بردم در پایان موقع نهار بود و بلافاصله سفره پذیرایی را آماده کردند و یک غذای چربی هم سر سفره گذاشته بودند من مشغول خوردن نان و ماست بودم که مرحوم به من گفت چرا برنج نمی خوری گفتم درد شکم و اسهال دارم فکر می کنم غذای چرب برایم ضرر داشته باشد با تبسم و تحکم تمام گفت آقای کیادهی از شما بعید است که غذای نذری مجلس موسی ابن جعفر (ع) را به عنوان شفا نمی خورید و من بدون درنگ و تردید بقول معروف شکمی از عزا درآوردم.
اصلا باورم نمی شد که مشاهده کردم بلافاصله درد شکمم که مرا عذاب می داد درجا خوب شد واقعا کرامات ائمه را ما ناچیز می گیریم و از همان سال تاکنون خداوند توفیق داد که اطعام دهی و مجلس عزای این امام را همه ساله برگزار می کنم و 25 رجب امسال نیز توفیق داد که این مجلس را در مسجد تازه ساخت مرحوم پدرم حاج قلی محمدی کیادهی که از ثلثش ساخته شده است با شکوه فراوان برگزار کنم و جالب اینجاست بدانید که هر سال گره و حاجتی از من و شرکت کنندگان مرتفع می شود و شرح هرکدام بسیار شنیدنی و خواندنی است.