اختصاصی مازند مجلس: جدایی میاندرود و فرودگاه ساری که در دوره گذشته اتفاق افتاد یک اتفاق بسیار نامبارک و غیرکارشناسی بود که اگر در هر استانی غیر از مازندران به وقوع میپیوست مسائل طور دیگری شکل میگرفت. در مازندران در همه جا شروع کردند به تکه پاره کردن بخشها و روستاها که به دلیل مسائل سیاسی و جناحی و رای جمع کردن نمایندگان به وقوع پیوست
اختصاصی مازند مجلس: محمدحسن محمدی کیادهی عضو باسابقه شورای شهر ساری که از دوره اول شوراهای شهر تا کنون عضو شورای شهر ساری بود با حضور در دفتر پایگاه خبری مازندمجلس گفت و گوی تفصیلی چهار ساعته با این پایگاه خبری داشته که یک بخش آن که پیرامون جدایی میاندرود از ساری است را در اینجا با هم میخوانیم:
مازند مجلس: با توجه به سفر ریاست جمهوری به ساری شما مواردی را برای ارائه به وزرای مربوطه در صحن شورای شهر طرح کردید از جمله الحاق مجدد میاندرود به شهرستان ساری. لزوم طرح این مسئله از نظر شما چه بود ؟
محمدی کیادهی: از نظر بنده جدایی میاندرود و فرودگاه ساری که در دوره گذشته اتفاق افتاد یک اتفاق بسیار نامبارک و غیرکارشناسی بود که اگر در هر استانی غیر از مازندران به وقوع میپیوست مسائل طور دیگری شکل میگرفت. در مازندران در همه جا شروع کردند به تکه پاره کردن بخشها و روستاها که به دلیل مسائل سیاسی و جناحی و رای جمع کردن نمایندگان به وقوع پیوست. مانند سیمرغ و سوادکوه شمالی و همین میاندرود و غیره و کلی هم بخش و شهر بدون حساب و کتاب اضافه کردند. اما در مورد میاندرود من به عنوان یک آدم سیاسی، به عنوان یک آدم کارشناس و به عنوان یک آدم دانا به جزئیات قوانین و شرایط حقوقی و کسی که از اول انقلاب تا الان در این شهر و شهرستان مسئولیت داشتهام هیچ توجیه کارشناسی برای جدا کردن این منطقه که آخرین روستای آن با ساری پانزده دقیقه هم فاصله ندارد نمیبینم جز اینکه مسائل سیاسی در این تصمیم دخالت داشتهاند.
مازند مجلس: خب بهتر است که مصداقی و جزئیتر به مسئله نگاه کنیم. ما در آن دوره دو نماینده داشتیم که آقایان "رمضان شجاعی" و "علی اصغر یوسف نژاد" بودند. فرماندار هم "منصورعلی زارعی" بود و معاونت سیاسی امنیتی استانداری هم بر عهده "هادی ابراهیمی" قرار داشت که از قضا سه نفر از این چهار نفر اهل میاندرود بودند و با حمایت شجاعی با این اقدام موافقت کردند. شما فکر میکنید این ترکیب و چینش مسئولیتها هم در اتخاذ تصمیم فوق موثر بودند؟ چرا شجاعی با آن سه نفر میاندرودی همراهی کرد؟
محمدی کیادهی: میاندرود یک بخش پرجمعیت به حساب میآید. شما بیست روستای چهاردانگه را باید با هم جمع کنید تا بشود مثلا یکی از روستاهای میاندرود. به همین دلیل همیشه مورد توجه کاندیداهای مجلس و دیگر مسئولین بوده است. ولی مشخصا این عزیزان مستقیما دخیل بودند. به هر حال این دوستان باید روزی بیایند بنشینند و با مردم مستقیما صحبت کنند و دلیل این تصمیم غیرکارشناسانه را توضیح دهند. خود بنده حاضرم نه به عنوان مناظره بلکه به عنوان یک شهروند یک طرف میز بنشینم حداقل از اینها سوال کنم. من به عنوان یک فرد چند پرسش ساده از این آقایان دارم که شاخصهای شهرستان شدن میاندرود را برای من تشریح کنند. الان اما خیلیها پشیمان شدهاند. مانند دوره امام حسین که وقتی حضرت را شهید کردند تازه یک عده پشیمان شدند. الان با جرات به شما میگویم که در هیچ شاخصی میاندرود ارتقاء نداشته است. اگر همین الان ده تا مهمان ببرید، فرمانداری میاندرود بودجه ندارد به آنها غذا بدهد. کسی بیاید بگوید این دیگر چه فرمانداریی است چه شهرستان شدنی هست؟ از آن طرف این تصمیم نسنجیده یک سری تبعات سیاسی – اجتماعی هم داشت. تا دیروز میگفتیم تنها مرکز استانی که موزه نداریم الان باید بگوییم تنها مرکز استانی که فرودگاه هم نداریم. دامن زدن به بحث قومیتها هم یکی دیگر از تبعات این تصمیم غیرکارشناسی شده است.
الان دعوای ساری و سورک هم به دعواهای دیگر داخل استان اضافه شده است.به همین دلایل بنده پیشنهاد دادم که در دولت مطرح شود که میاندرود یا حداقل فرودگاه دوباره برگردد در موقعیت جغرافیایی شهرستان ساری و از اینکه برگردد هم کار سختی نیست. بسیاری از قوانین را داشتیم که ملغی شدند و دوباره برگشتند به حالت اول مانند تبدیل سازمان مدیریت و بودجه به معاونت ریاست جمهوری که دوباره به حالت گذشته برگشت و تغییراتی که در دادگاههای انقلاب و دادسراها ایجاد شد اما دوباره به حالت قبل برگشت. اگر این اتفاق بیافتد اتفاقا اکثر مردم میاندرود هم آمادگی این کار را دارند و حمایت و استقبال میکنند. نکته مهم این است که مسئله شهرستان شدن چند روستای چسبیده به ساری به نام میاندرود در یک محیط کارشناسی هنوز بحث نشده است. الان اگر یک شهروند یا یک جوان بخواهد دلیل این اتفاق را بداند راهی برای رسیدن به پاسخ و دریافت یک جواب قانع کننده وجود ندارد. بله اینکه شهرستان شد همه جا نوشته است اما اینکه چه قابلیتها و چه دلایلی منطقی و قانونی داشت در هیچ کجا ذکر نشده است.
مازند مجلس: درباره طرح جامع شهر ساری و تصمیمات گرفته شده در دوره همین مسئولان و تاثیر آن درمحدود شدن شهر در محور شمال هم توضیح میدهید؟
محمدی کیادهی: طرح جامع ساری که بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان تصویب شده است و طرح خوبی هم به حساب میآید اما نکته این است که در گذشته شهرداری در شمال ساری تا دریا را در امتداد اتوبان تحت پوشش داشت و حتی جواز صادر میکرد و قرار بود در طول این اتوبان و به شعاع معین جزو حریم شهرداری ساری باشد منتها با ایجاد دو بخش پشت سرهم در محور شمال انگار که شما ناگهان به سیم خاردار برخورد کنید و عملا با اینکه شهرداری در ساحل دریا زمین دارد ولی به عینه تا چند کیلومتر به طرف دریا محدود شده است و کاری هم نمیتوان کرد. این اتفاقات کلا به سود شهر نبود.
مازند مجلس: به نظر شما این آقایان (شجاعی-یوسف نژاد-زارعی و ابراهیمی) متوجه نکات فوق نبودند یا مسائل دیگری مطرح بود؟
محمدی کیادهی: بله این طرح میتوانست ساری را خیلی زیباتر کند و به عنوان یک شهر ساحلی مطرح باشد. متاسفانه باز هم میگویم که در بین مسئولان ما کار کارشناسی بسیار ضعیفتر از مسائل سیاسی است و این سیاست بازیها ضربههای بدی به ما زده است.
مازند مجلس: آیا در شورای شهر برنامهای برای پرسش از عملکرد دوران مسئولیت این آقایان که اتفاقا بیشترشان کاندیدای نمایندگی مجلس هم هستند وجود دارد؟
محمدی کیادهی: واقعیت این است که شورای شهر به جای اینکه تریبون پرسشگری و طرح دغدغههای شهروندان باشد به دلیل وابستگیهای افراد به همین دوستان و گروههای سیاسی دیگر سکوت میکند و چشم بر منافع شهر میبندد. به طور کلی ملاحظه کاری شورا از پرسشگری آن بیشتر است. همینها باعث میشود تا اشتباهات مسئولان نادیده گرفته شود و به تاریخ سپرده شود و بعدها نوههای ما خواهند گفت که چرا این اشتباهات توسط پدرانمان صورت گرفته و کاری انجام نشده است. همین مسئله در آینده باعث میشود که مزایای شهر ساحلی از ساری گرفته شود و ما دیگر نتوانیم از مزایای شهر مرزی هم استفاده کنیم.
مازند مجلس: در مورد زمین ماهفروجک هم که قرار بود به نساجی قائم شهر بدهند مواضع سختی اتخاذ کردید. در این باره هم توضیح دهد.
محمدی کیادهی: متاسفانه تصمیمات ناگهانی و فکر نشده باعث ایجاد تنش و اختلاف در بین مردم میشود. منابع طبیعی قائم شهر بسیار زیاد و وسیع است چه لزومی داشت که بیایند و در محدوده ساری و حداقل جایی که مرز بین دو شهرستان و آماده انفجار و اختلافات بیمورد بین مردم است این کار را انجام بدهند؟ بعد متوجه میشویم که بله اینها هدفشان از این عمل انحرافی یک طرح بلند مدت برای گرفتن ورزشگاه شش هزار نفری و پیست دوچرخه سواری ماهفروجک ساری بود که در آینده آن را به بهانه ورزشگاه نساجی عملی کنند. بعد میبینی که پشت این نقشه فلان نماینده و فلان مسئول قرار دارد. وقتی اینها را میبینیم دیگر سکوت جایز نیست. بنده خودم باشگاه دارم و اگر این زمین را به من بدهند آنجا را خواهم ساخت. چرا استانداری این زمین را به من ساروی نمیدهد و میخواهد بدهد به یک تیم قائم شهری؟ اصلا چه معنی دارد شما در محدوده یک شهرستان دیگر بیایید و زمین به تیم فلان شهر بدهید؟ پس این تقسیمات کشوری را برای چه درست کردند؟ این بخش و شهر و شهرستان پس به چه مفهوم است؟ الان هم که خوشبختانه با پی گیریهای ما و تعویض مدیر باشگاه نساجی این نقشه شوم منتفی شده است اما باید همیشه حواسمان به اینطور خدعهها باشد